ورق های زده نشده..

ورق های زده نشده..

وقتی در مورد موضوعی مینویسم متمرکزمیشوم و منطقی تر و حتی آرام تر با آن برخورد میکنم تا صحبت کردن در باره اش.. پس باید نوشت..
ورق های زده نشده..

ورق های زده نشده..

وقتی در مورد موضوعی مینویسم متمرکزمیشوم و منطقی تر و حتی آرام تر با آن برخورد میکنم تا صحبت کردن در باره اش.. پس باید نوشت..

زن..زندگی..آزادی..


چقدر این کلمات زیباست..

یکبار برای زن..برای زندگی اش..برای آزادی اش..

بغضی که گلو را می فشارد..

از تاریخ تاریکی که این زن پشت سر گذاشته..

برای رسیدن به روشنی صبور بود و نجیب..

صبوری و نجابت روزگارش را روشن نکرد ..

تبدیل شد به بغض..کینه..و حالا شعار..

شعاری که سبز است و مطمئن هستم به بار می نشیند..


برای زنان خانه دار نجیب..

برای زنان شاغل بیرون از خانه..

برای زنان سرپرست خانواده..

برای زنان که در کودکی همسر و مادر شدند..

برای زنان خیانت دیده..

برای مادران تنهایی که از ترس داشتن دختر بچه و آزارهای احتمالی آینده، تنهایی را برمی‌گزینند..

برای مهسا های امینی..

برای..


پ‌.ن:

این ها دلیل بر مورد ظلم قرار گرفتن همه زنان نیست..چه بسا مردانی هستند که حقوق زن را به عنوان یک انسان آزاد محترم می شمرند..

اما نگاه تارخ می‌گوید باید واژه های زن، زندگی، آزادی سر داده شوند تا این تاریکی به روشنی برسد..



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد