ورق های زده نشده..

ورق های زده نشده..

وقتی در مورد موضوعی مینویسم متمرکزمیشوم و منطقی تر و حتی آرام تر با آن برخورد میکنم تا صحبت کردن در باره اش.. پس باید نوشت..
ورق های زده نشده..

ورق های زده نشده..

وقتی در مورد موضوعی مینویسم متمرکزمیشوم و منطقی تر و حتی آرام تر با آن برخورد میکنم تا صحبت کردن در باره اش.. پس باید نوشت..

ایگنیشس !


امروز کتاب اتحادیه ابلهان از جان کندی تول رو تموم کردم. کتابی روان و روایت گر. پر مغز و جالب. بامزه و ناراحت کننده. خواندم و حس کردم اکثر ما عضو این انجمن بزرگ هستیم. فقط نمی دانیم. طبق این انجمن زندگی میکنیم. حکم میدهیم. قضاوت میکنیم. مصرف میکنیم. زمان می گذرانیم. رنج می کشیم. عاشق میشویم.پولدار میشویم. گاهی هم وقیح و ضد هنر با اعمالمان..!!

خیلی کتاب را دوست داشتم و جزو کتاب هایست که باید چند سال دیگر دوباره بخوانمش.


ایگنیشس: تو نمی تونی درک کنی که تا چه حد سردرگم هستی. تمام قضاوت های ارزشی ات غلط اند. وقتی که به قله یا هرجای دیگری که دوست داری، برسی دچار فروپاشی عصبی یا بدتر از آن خواهی شد. تا به حال سیاه پوستی را دیده ای که زخم معده داشته باشد؟ نه. برای خودت در کلبه ای زندگی کن و راضی باش. خدارو شکر کن که والدینی سفیدپوست نصیبت نکرده که مایه عذابت باشند. بوئتیوس بخوان.

بوئتیوس به تو نشان میدهد که جان کندن در نهایت بی معناست و باید یاد بگیریم که هر چه را پیش می آید بپذیریم. 



                                                                 بخشی از کتاب اتحادیه ابلهان



پ.ن: ایگنیشس چاق شلخته دوست داشتی و فیلسوف.