ورق های زده نشده..

ورق های زده نشده..

وقتی در مورد موضوعی مینویسم متمرکزمیشوم و منطقی تر و حتی آرام تر با آن برخورد میکنم تا صحبت کردن در باره اش.. پس باید نوشت..
ورق های زده نشده..

ورق های زده نشده..

وقتی در مورد موضوعی مینویسم متمرکزمیشوم و منطقی تر و حتی آرام تر با آن برخورد میکنم تا صحبت کردن در باره اش.. پس باید نوشت..

دوباره شب.

دل خوشی من به تاریکی و سکوت مطلق شبه‌‌..

وقتی فندق و پدرش خوابیدن.‌.

من با خود خودم تنها میشم‌‌..

فکر میکنم به روزی که گذشت..

ایراداتم را به خودم یادآور میشوم .‌.

شب می سازد مرا برای روزی تازه.‌.



پ.ن:

کاش شب برای همه سرشار از آرامش باشه‌‌..


نظرات 1 + ارسال نظر
صبا 24 اردیبهشت 1403 ساعت 00:35 https://gharetanhaei.blog.ir/

مرسی حنا عزیز از پیامت تو وبلاگم.

خیلی ممنونم که تجربه هات رو به اشتراک گذاشتی. خوشحالم که خواننده های مهربونی دارم.

خانواده تون هر روز گرمتر و صمیمی تر باشه عزیزم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد