ورق های زده نشده..

ورق های زده نشده..

وقتی در مورد موضوعی مینویسم متمرکزمیشوم و منطقی تر و حتی آرام تر با آن برخورد میکنم تا صحبت کردن در باره اش.. پس باید نوشت..
ورق های زده نشده..

ورق های زده نشده..

وقتی در مورد موضوعی مینویسم متمرکزمیشوم و منطقی تر و حتی آرام تر با آن برخورد میکنم تا صحبت کردن در باره اش.. پس باید نوشت..

بیشتر از هر معلم دیگری در زندگی ام به تو مدیونم..


آزادی فردی عامل مخدر بزرگی است برای اغفال از آزادی اجتماعی و از خود آگاهی اجتماعی..

وقتی می گفتی ..

برای اینکه خودآگاهی اجتماعی در ذهن کور بشود و آدمی از آن اغفال شود، مسئله آزادی های فردی مطرح می شود و چون این آدم احساس میکند که از نظر فردی آزاد است، احساس آزادی میکند! 

 در صورتی که درست مثل این است که در قفس مرغی را باز کنند، اما در سالن بسته باشد! 

چه فرقی میکند..؟ این فقط یک احساس کاذب از آزادی شدن است و حتی بدتر!!

چون آگاه بودن از اسارت خودش عاملی برای نجات است، اما وقتی که همین آگاهی هم از بین برود و به طور دروغین احساس آزادی کند، دیگر خدا را شکر خواهد کرد - و می کند.


کاش بودی دکتر شریعتی و می دیدی تکرار تاریخ را.. میدیدی این دور باطل  جنگ استحمار گرانه را..


نظرات 2 + ارسال نظر
نفر اول 29 خرداد 1397 ساعت 08:31

این قسمت از کدوم کتابشونه؟

از کتاب چه باید کرد

نفر اول 29 خرداد 1397 ساعت 08:29

روحشون شاد

روحشون شاد..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد