ورق های زده نشده..

ورق های زده نشده..

وقتی در مورد موضوعی مینویسم متمرکزمیشوم و منطقی تر و حتی آرام تر با آن برخورد میکنم تا صحبت کردن در باره اش.. پس باید نوشت..
ورق های زده نشده..

ورق های زده نشده..

وقتی در مورد موضوعی مینویسم متمرکزمیشوم و منطقی تر و حتی آرام تر با آن برخورد میکنم تا صحبت کردن در باره اش.. پس باید نوشت..

خدای کشتار


دیشب این فیلم رو دیدیم.. خیلی جالب بود ..

نقاب تمدن .. و فقط نقاب نه بیشتر..

روی چهره افرادی که در نگاه اول.. برخورد اول جز تحسین شخصیت شان چیز دیگری سراغ مان نمی آید..اما کافیست کمی معاشرت کنیم..یا در یک موقعیت سخت یا منفعت جویانه با آنها یا مقابل شان قرار بگیریم..

بنگ.. همه چیز متلاشی میشود ..

نه تمدن .. و نه هیچ چیز جذاب دیگر..

مطمئنا همه ما حداقل یک بار همچین تجربه ای را داشته ایم..

پولانسکی خیلی هنرمندانه این موقعیت رو به تصویر می کشه..و به مخاطب میگه ایست.. کمی فکر کن.. اگر نقاب انسان متمدن را از صورتت برداری.. نه.. حتی قانون را برای یک روز از شهر که زندگی میکنی حذف کن.. دیگر نیازی نیست تو نقاب را برداری از روی صورتت.. نقاب خودش می افتد..


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد